مقاله حاضر در نقد و تحلیل رأی صادره از شعبه 32 دادگاه عمومی حقوقی تهران نگاشته شده است. یکی از مسائل مهم در مورد نحوه مطالبه ضمانتنامه، مطالبه به استناد وکالتنامه میباشد. دیده میشود که ذینفع به استناد وکالتنامه اقدام به مطالبه میکند یا اینکه ذینفع با وجود تنظیم سند وکالت با ثالث، خود اقدام به مطالبه میکند. مسئله مهمی که در این مورد باید روشن گردد، ماهیت این وکالتنامهها است که چنانچه بیانگر انتقال یا صرفاً وکالت باشد، در تعیین ذینفع مؤثر خواهد بود. رأی مزبور تنظیم سند وکالت بین ذینفع و ثالث را مبین انتقال ندانسته و آن را صرفاً وکالت قلمداد میکند. به نظر میرسد که حکم دادگاه به طور مطلق و بدون توجه به شروط مندرج در وکالتنامه صادر شده است؛ درحالیکه مسئله نیازمند بررسی عوامل مختلف بوده و اساساً نمیتوان بهطور مطلق اظهار نظر نمود. مقاله حاضر به دنبال ارائه ضابطه در این موضوع میباشد.