رسیدگی به هر دعوا و صدور آراء منوط به احراز موضوعات یا اموری است که نتیجه دادرسی را تعیین میکند. این امور در برخی از آرا قضات مورد اشاره گرفته و از آنان به عنوان مقدمه و رکن دعوا یاد شده است. اما مقدمه یا رکن دعوا چه معنا و مفهومی دارند و چه تاثیری بر نتیجه دادرسی میگذارند. ضمانت اجرای فقدان هریک از مقدمات یا ارکان دعوا چیست و چه معیارهایی برای تفکیک مقدمه دعوا از ارکان دعوا میتوان در نظرگرفت. براساس آنچه که در این مقاله اشاره شده است باید دو نوع مقدمه برای دعوا درنظر گرفت: مقدمات عمومی و مقدمه یا مقدمات اختصاصی دعوا. مقدمات عمومی عبارتاند از تمام آنچه که پیششرط و لازمه رسیدگی قانونی و عادلانه در دعواست که به طور ثابت میبایست در هر دعوا وجود داشته باشند، مانند اینکه خواهان دارای سمت قانونی بوده یا دعوا متوجه خوانده باشد. مقدمات اختصاصی نیز پیششرط خاص رسیدگی به هر دعوایی است که باتوجه به ماهیت دعوا مشخص میشود و اختصاص به همان دعوا دارد مانند اینکه در دعوای مطالبه وجه ناشی از اسناد تجاری موعد مطالبه وجه سند فرارسیده باشد. در خصوص ارکان نیز براساس یافتههای این نوشتار ارکان دعوا اموری هستند که دادرس به منظور احراز آنها ضمن بررسی ادله وارد ماهیت دعوا شده و پس از احراز آنان میبایست در خصوص دعوای مطروح حکم صادر کند، اعم از حکم بر بیحقی خواهان یا محکومیت خوانده. دو معیار جبرانپذیری و رسیدگی ماهوی یا شکلی نیز به عنوان معیار تفکیک رکن از مقدمه اختصاصی تشریح شدهاند. باری این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی درصدد است تا ضمن اشاره و نقد چند رای مفاهیم مقدمه و ارکان دعوا را مشخص سازد و ضمانت اجرای فقدان هریک از مفاهیم مورد اشاره را ضابطهمند کند و در نهایت معیارهایی برای شناسایی مقدمه از ارکان ارائه نماید.