تأملی در تأثیر بذل حقوق مالی زوجه بر اثبات عسر و حرج وی در پرتو نقد رأی صادره از دیوان عالی کشور

نوع مقاله : نقدِ موضوع محور

نویسنده

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی

10.22106/jcr.2024.2014037.1460

چکیده

وفق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زوجه در مواردی با اثبات عسر و حرج خود در محاکم، می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید. اثبات شرایط عسر و حرج در محاکم با دشواری روبرو است و در اکثر موارد زنان برای خروج از وضعیت حرجی خود به بذل مهریه متوسل می‌گردند. با بررسی رویه قضایی تشتّت آراء مشاهده می‌گردد؛ در بسیاری از پرونده‌ها از حاکمیت قانونی نانوشته، یعنی دلالت بذل مهریه بر عسر و حرج و شدت کراهت زوجه، پرده برداشته می‌شود؛ در واقع یکی از ارکان اساسی این دعاوی بذل مهریه تلقی می‌گردد، در مواردی دیگر به قرینه بودن آن در کنار سایر جهات اشاره می‌شود و در مواردی نیز باتوجه‌به میزان بذل مهریه، رأی صادر می‌شود. آنچه حائز اهمیت است، استناد دیوان عالی کشور به بذل مهریه در دعوی طلاق به دلیل عسر و حرج است و این امر تبدیل به رویه شده است. این رویه باهدف حفظ بنیان خانواده و کاهش طلاق و یا هر هدف دیگری که صورت می‌گیرد، عواقب و ابعاد اجتماعی و فرهنگی در پی دارد که بررسی آن‌ها ضروری است. آنچه در این نوشتار بررسی می‌شود، تحلیل چالش‌های بذل مهریه در جهت اثبات عسر و حرج و راهکارهای آن با نقد رأی صادره از دیوان می‌باشد. این نوشتار توصیفی - تحلیلی می‌باشد و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه‌ای و دیجیتالی (استفاده از آرای پژوهشگاه قوه قضاییه) انجام شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 25 بهمن 1402
  • تاریخ دریافت: 29 مهر 1402
  • تاریخ بازنگری: 19 آذر 1402
  • تاریخ پذیرش: 25 بهمن 1402