بسم الله الرحمن الرحیم
از آموزههای مسلم حقوق این است که شناخت حقوق یک کشور صرفا به اتکای قانون امری دشوار بوده و اگر شناختی از نظام حقوقی یک کشور از راه ترجمه متون قانونی بهدست آید به احتمال زیاد تصویری ناقص و نامطمئن از واقعیت خواهد بود. از همین روست که در کشورهای عضو خانواده حقوقِ نوشته بر اهمیت منابع دیگر حقوق تاکید میشود و رویه قضایی هم در این عرصه، از جمله مهمترین این منابع است.
دو عنصر تکرار و قدرت نفوذ یک رأی نزد دادرسان جوان از جمله مهمترین عناصر قوام بخش رویه قضایی است. تکرار و نفوذ معنوی یک نظر نزد دادرسان به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از یک سو سازمان قضایی و طراحی درجات مختلف رسیدگی و طرق عادی و فوق العاده شکایت و کسب تأیید یک راه حل نزد قضات دادگاههای عالی تأثیر بهسزایی در ریشه دواندن یک فکر دارد و از دیگر سوی، انتشار سازمانیافته آراء قضایی امکان رصد تکرار یک راه حل را میسر میسازد. واقعیت این است که بحث از رویه قضایی در کنار قانون در صورتی معنا مییابد که به جای تصمیمات پراکنده دادگاههای تالی که استنتاج راه حلهای روشن و با ثبات از آنها دشوار است، آراء نهادی عالی و با قدرت نفوذ بالا همچون دیوان عالی کشور در راس تشکیلات دادگاه ها به وحدت رویه قضایی کمک کند تا به نام نظارت بر اجرای قانون، راه حلهای نو و بدیع وجود مستقل و مستمری پیدا کنند. این همان چیزی است که به علت عدم ساماندهی کارآمدِ نقش دیوان عالی کشور در رسیدگیهای قضایی ـ خصوصا در رسیدگی های مدنی ـ حلقه مفقوده دستگاه عدالت ما است.
به علاوه، علیرغم تلاشهایی که از سوی پژوهشگاه قوه قضائیه در مورد انتشار آراء به عمل آمده است اجرا نشدن بند 4 بخش د ماده 211 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران امکان ارزیابی تکرار راه حل را با دشواری مواجه ساخته است و قضات و وکلا جز از طریق تجربه شخصی راه مطمئنی برای پی بردن به تکرارپذیری یک راه حل و غلبه آماری بر راه حل های رقیب در دست ندارند. مجموعه های آرای قضایی که از عوامل تثبیت رویه قضایی به عنوان یک منبع حقوق در کشورهای حقوق نوشته هستند در کشور ما هنوز رواج نیافته است.
در چنین وضعیتی دکترین به عنوان دیگر منبع حقوق نقش برجستهای در تشخیص و تثبیت راه حل مسایل دشوار قضایی ایفا میکند. صاحبان قلم و اندیشه با برجسته کردن برخی تصمیمات قضایی یا تنقیص برخی دیگر به شکلگیری رویههای پایدار کمک میکنند و سنگینیِ بار نبودِ برخی عوامل رویهساز را نیز بر دوش میکشند. داد و ستد مدارس حقوق و محاکم بهنحوی که هر یک به محصول کار و فکر دیگری توجه نماید به شکلگیری رویههای مستند و مستدل و اتقان آراء کمک خواهد کرد. سنت نقدنویسی و شرح آراء قضایی در قالب مجله در کشور ما سابقه زیادی ندارد اما همکاران علمی مجله که بدون هیچ چشمداشتی برای پیشرفت عدالت و دادگستری در میهن عزیز ما قلم زدهاند در این راه مصمم بوده و از جامعه علمی توقع یاری دارند. چند مقاله راهنما و برخی نقدهای ساختارمند منتشر شده در شمارههای پیشین الگوهای مناسبی هستند که میتوانند ذائقه مؤلفانی که عادت به نگارش مقالات موضوع محور کلاسیک دارند را تغییر داده و به سوی نقد نویسی و تحلیل آراء رهنمون سازد. تصور میکنیم که این عرصه مجال بیشتری را برای خادمان حق و عدالت فراهم میسازد. مجله مرهون همتهای عالی شما است.
سردبیر فصلنامه رأی